این عبارت را روی سنگ قبر «هنری کیسینجر» حک کنید!
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۱۷۶۵۳
فرارو- مکانهای دفن و آرام گرفتن نهایی شخصیتهای بزرگ تاریخی گاهی با نقل قولهایی از آن افراد درگذشته مزین میشوند. برای مثال، بر روی قبر "کارل مارکس" در گورستان هایگیت در لندن نوشته شده است:"کارگران همه سرزمینها متحد شوید". هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه ریچارد نیکسون چهارشنبه در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از دیلی بیست، اگر کسی که عبارت را روی سنگ قبر حک میکند به عبارتی قدری طولانیتر نیاز داشته باشد تا واقعاً عمق و ظرافت اندیشه دکتر کیسینجر را نشان دهد میتواند توجیه کلاسیک او را برای تصمیم دولت نیکسون در حمایت از کودتای ۱۹۷۳ علیه سالوادور آلنده رئیس جمهور سوسیالیست دموکراتیک شیلی را نقل کند:"من نمیدانم چرا باید کنار بایستیم و به دلیل وظیفه نشناسی غیر مسئولانه مردم کشوری در حال کمونیست شدن را تماشا کنیم". در روزهای آینده میتوانید انتظار داشته باشید که صفتهای زیادی مانند "جنجال برانگیز" و "قطبی کننده" برای توصیف کیسینجر مورد استفاده قرار گیرند. در بسیاری از موارد، این امر با احترام قائل شدن برای خرد او و دستاوردهای دیپلماتیک بسیار زیادش آمیخته خواهد شد. درباره او خواهند گفت: "او تصمیمات بحث برانگیز زیادی گرفت، اما…".
با این وجود، واقعیت ان است که هنری کیسینجر یکی از هیولاترین شخصیتهایی بود که از پایان جنگ جهانی دوم در یک جامعه غربی به قدرت رسید. این لکهای بر وجدان ملی ما امریکایی هاست که "دکتر کیسینجر" هرگز داخل سلول زندان را ندید.
یکی از دستاوردهای اصلی که معمولا به کسینجر نسبت داده میشود نقش او در پیمان صلح پاریس است که به دخالت آمریکا در جنگ ویتنام پایان داد. این استدلال در ظاهر درست است. با این وجود، توافقی که کیسینجر و نیکسون در ژانویه ۱۹۷۳ میلادی پذیرفتند همان توافقی است که آنان چند سال پیش از آن زمانی که لیندون جانسون سلف نیکسون تلاش کرد برای خروج از ویتنام مذاکره کند برای برهم زدن اش با یکدیگر همکاری کرده بودند. شواهدی وجود دارند مبنی بر آن که کیسینجر اطلاعات را به نیکسون انتقال داده بود و او به نوبه خود مذاکره کنندگان ویتنام جنوبی را تشویق کرد که به امید دستیابی به توافقی بهتر در زمانی که نیکسون رئیسجمهور شود سنگ تمام خواهند گذاشت. با این وجود، آنان این کار را انجام ندادند.
همان طور که "کریستوفر هیچنز" در کتاب خود تحت عنوان "محاکمه هنری کیسینجر" در سال ۲۰۰۱ میلادی اشاره کرده بود: "تقریبا نیمی از نامهای دیوار در واشنگتن با تاریخی پس از روی کار آمدن نیکسون و کیسینجر نوشته شده است"؛ و این تنها نام امریکاییهای کشته است. هیچنز نوشته بود: "ما هنوز هم از شمارش تعداد ویتنامی ها، لائوسیها و کامبوجیهای کشته شده دچار تنش میشویم".
مدافعان کیسینجر استدلال میکنند که نمیتوان ثابت کرد که هر چیزی که کیسینجر در مورد مذاکرات به نیکسون گفته محرمانه بوده، اما به نظر میرسد هیچ کس انکار نمیکند که این افراد در مورد مذاکراتی صحبت میکردند که جانسون در آن زمان از آن اطلاع نداشت؛ و یادداشتهایی از مکالمات باقی مانده وجود دارد که در آن نیکسون با کارکنان خود در مورد این که میخواهد توافق صلح جانسون را به هم بزنند صحبت کرده است.
آن چه در آن تردیدی وجود ندارد آن است که زمانی که نیکسون جنگ را به کامبوج بی طرف گسترش داد تصمیمی که او از مردم آمریکا مخفی نگه داشت، دکتر کیسینجر شخصا بر کارزار بمباران بی رویه نظارت داشت. مواد منفجره مورد استفاده قرار گرفته در کامبوج بیشتر از مواد منفجرهای بود که امریکا در کل اروپا در کل جنگ جهانی دوم پرتاب کرده بود. کسانی که به زندگی پس از مرگ باور دارند ممکن است با این فکر آرامش فکری پیدا کنند که کیسینجر بالاخره اکنون پیس از مرگ اش با کیفر مواجه خواهد شد.
تعداد کشته شدگان غیرنظامی در نتیجه کارزار بمباران سرسام آور بود و ویرانی کامبوج به ظهور نسل زدایی خمرهای سرخ شد. دلیلی وجود دارد که سرآشپز مشهور "آنتونی بوردین" در سال ۲۰۰۱ نوشت:" اگر سفری به کامبوج کرده باشید هرگز نمیتوانید تمایل خود را به کتک زدن کیسینجر تا دم مرگ با دستهای خالی کنار بگذارید".
به طور مشابه کیسینجر نه تنها از مشروعیت برکناری رئیس جمهور منتخب سوسیالیست شیلی دفاع کرد بلکه پیش از آن برای ربودن یا کشتن "رنه اشنایدر" فرمانده کل ارتش شیلی توطئه کرد نه بدان خاطر که اشنایدر یک سوسیالیست یا کمونیست بود بلکه بدان خاطر که قانونمدار و مخالف مداخله نظامیان در سیاست بود و مطمئنا با هرگونه کودتایی مخالفت میکرد.
هیچنز به طور جامع شواهد مستند برای محاکمه کیسینجر را بررسی کرده و به این نکته اشاره نموده این که چه قصد قتل اشنایدر بوده یا کشته شدن او در جریان یک اقدام نافرجام "صرفا" با هدف آدم ربایی تفاوت چندانی در مورد قضاوت اخلاقی و قانونی مان ایجاد میکند. به یاد داشته باشید که اشنایدر افسر ارشد قانون اساسی کشوری دموکراتیک بود که امریکا با آن در جنگ نبوده است. هیچنز نوشت:"طبق قوانین هر کشوری که قانونمدار است از جمله ایالات متحده مجازات جنایتی که به دنبال آدم ربایی صورت گرفته باشد مشمول تشدید میشود نه تخفیف. ممکن است با یک جسد زیر پای تان نگویید:"من فقط میخواستم او را بدزدم".
ما در اینجا به سایر نمونههای "نابودی جمعیت غیر نظامی، ترور سیاستمدارانی که باب میل امریکا نبودند، ربودن و ناپدید شدن سربازان و روزنامه نگاران و روحانیون در کشورهای مختلف به دستور کیسینجر و مستند شده در آن کتاب اشاره نمیکنیم. در عوض، تنها به یک نمونه از کاری که کسی منکر انجام آن توسط کیسینجر نیست اشاره میکنیم. در سال ۱۹۷۵ میلادی نیکسون برای اجتناب از استیضاح به خاطر ارتکاب جرایم بی شمارش سمت خود را ترک کرد و جرالد فورد جانشین او شد کسی که کیسینجر را در نقش دوگانه بی سابقه اش به عنوان مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه حفظ کرد.
"نیویورک تایمز" در این باره مینویسد: "پس از شکست در ویتنام نگرانیهایی وجود داشت که دولت چپگرای تیمور شرقی نیز کمونیست شود". بنابراین، فورد و کیسینجر حمله به تیمور شرقی توسط اندونزی را تایید کردند. اسناد محرمانه نشان میدهند که این دو مرد از ماهها پیش از اجرای برنامههای تهاجم از آن مطلع بودند. آنان هم چنین میدانستند که استفاده از سلاحهای آمریکایی در تهاجم قوانین آمریکا را نقض میکند. کیسینجر به یکی از دستیاران اش گفت:"من میدانم قانون چیست". ظاهرا، اما او اهمیتی برای قانون قائل نبود.
طبق دادههای پروژه تیمور شرقی در دانشگاه ییل که جزئی از برنامه مطالعات نسل زدایی در آن دانشگاه است، اشغالگری طولانی مدت اندونزی در تیمور شرقی تا یک پنجم جمعیت تیمور شرقی ر از بین برد و به بدترین نسل زدایی در هر نقطه از جهان از زمان هولوکاست به این سو تبدیل شد. در نتیجه، بهتر است درباره این که افرادی در برنامههای خبری از کیسینجر به عنوان یک "دولتمرد" یاد میکنند فکر کرد. چه نوع کشوری میتواند به چنین مردی احترام بگذارد؟
کیسنیجر در دهههای پایانی عمرش با احتیاط به کشورهای دیگر سفر میکرد تا مبادا توسط پلیس بازداشت نشود. او حتی نمیتوانست به برخی از کشورهای متحد امریکا سفر کند. برای مثال، یک قاضی در اسپانیا خواستار بازجویی از کیسینجر در مورد شهروندان اسپانیایی بود که در دوران حکومت وحشت پینوشه پس از کودتا علیه سالوادور آلنده در شیلی ناپدید شده بودند. با این وجود، با او در ایالات متحده با عنوان یک "دولتمرد بزرگ محترم" رفتار میشد.
شبکههای خبری تلویزیونی دوست داشتند او را در حال بررسی تحولات ژئوپولیتیکی ببینند. رؤسای جمهور هر دو حزب او را به کاخ سفید آوردند تا در مورد مسائل نظامی و دیپلماتیک مشاوره دهد. بایدن تا زمان مرگ کیسینجر هنوز این کار را انجام نداده بود، اما کارتر و ریگان این کار را انجام داد. بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما و ترامپ نیز همان کار را انجام دادند. ما نمیدانیم که آیا هیچ یک از آنان به اندازه کافی بی تدبیر بودند که مسائل شیلی یا کامبوج یا تیمور شرقی را در هر یک از این گفتگوها مطرح کنند. کیسینجر تا سن صد سالگی هرگز کوچکترین نشانی از پشیمانی از هیچ یک از تصمیمات اش را از خود نشان نداد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل هنری کیسینجر کار را انجام تیمور شرقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۱۷۶۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایشگاه کاریکاتور "فرهنگ شهروندی" در اردبیل
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مرکز اردبیل رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شهرداری اردبیل در آئین افتتاح نمایشگاه کاریکاتور فرهنگ شهروندی در سالن بانوان و خانواده شهرداری اردبیل گفت: هنر بهترین ابزار برای انتقال خرده فرهنگها و رفع برخی ناهنجاریهای فرهنگی است و در این آثار که خوشبختانه در روز نخست برگزاری نمایشگاه با استقبال گرم دانش آموزان مواجه است، به موضوعاتی همچون کرامت سالمندان و ضرورت توجه به آنها پرداخته شده است.
سلامت صفری به دانش آموزان و بازدیدکنندگان از این نمایشگاه توصیه کرد، آموزهها و برداشتهای فکری و فرهنگی خود از این آثار را به اعضای خانواده، همسالان و دوستان خود منتقل کنند و در راستای تبیین و ترویج فرهنگ شهروندی تلاش کنند.
وی به ظرفیت مساجد و محلات و فعالان کانونها و هیئت امنای آنها اشاره کرد و ادامه داد: سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اردبیل اقدامات چشمگیری در جهت اهداف و برنامههای خود انجام میدهد و میتواند از ظرفیت مساجد و محلات برای توسعه برنامهها در مناطق مختلف شهر، بیشتر استفاده کند.
این فرمانده و یادگار دفاع مقدس با اشاره به توجه افکار عمومی به مظلومیت غزه و محکومیت اسرائیل جنایتکار، پیشنهاد داد برنامههای فرهنگی و هنری در ارتباط با غزه و پایداری محور مقاومت در مقابل رژیم غاصب و هم پیمانانش، در اردبیل برگزار شود و مقدمه ای برای آئینهای پرشور هفته دفاع مقدس قرار گیرد.
رئیس سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اردبیل نیز در این آئین گفت: هدف از برگزاری این نمایشگاه هنری، تبیین برخی مشکلات و فرهنگ سازی برای برطرف کردن آنها با ابزار هنر است و این مجموعه سه روز برای بازدید علاقهمندان دایر خواهد بود.
اباصلت ابراهیمی به برگزاری اردوی نیمروزی شهرداری اردبیل اشاره کرد و گفت: اقشار مختلف مردم در قالب این اردو از نمایشگاه کاریکاتور فرهنگ شهروندی بازدید میکنند و حضور پرشمار معلمان و دانش آموزان در نخستین روز گشایش این نمایشگاه، گویای استقبال خوب مردم از این کار هنری است.
فیروز اسوار کاریکاتوریست اردبیلی نیز در خصوص آثار خود اظهار کرد: بیش از ۲۰ اثر در قالب این نمایشگاه در معرض دید علاقه مندان قرار گرفته است و علاوه بر موضوعات خانواده و فرهنگ شهروندی و شهرنشینی، در تعدادی از آثار نیز به غزه و مظلومیت فلسطین و جنایتهای رژیم غاصب پرداخته ام.
این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: به تجربه ثابت شده است که تاثیر آثار هنری در تبیین هدفهای متعالی و القا فرهنگها، بسیار عمیق و وسیع است و آموزههایی که از طریق این کاریکاتورها به ذهن و ضمیر بینندگان و بازدیدکنندگان منتقل میشود، به خاطر داشتن حالت طنز و شوخی، در ذهن باقی میماند و سبب اصلاح برخی رفتارها در حوزه فرهنگ شهروندی و شهرنسینی میگردد.
او گفت: متولد ۱۳۵۰ در روستای قره داغلو شهرستان پارس آباد هستم و از دانشکده علمی و کاربردی خبر اردبیل در رشته کارشناسی روابط عمومی و امور رسانه فارغ التحصیل شدهام و شغلم آزاد است و از سال ۷۰ کاریکاتور میکشم و درآمدی از این هنر ندارم بلکه به خاطر تعلق خاطر و عشق به این هنر به آن میپردازم.
اسوار اضافه کرد: در دوران تحصیلی ابتدایی، نقاشی سیاه قلم کار میکردم و بعدها به نقاشی با رنگ روغن روی بوم و پارچه روی آوردم و از استادانی همچون "سلطانی" در تهران و "زند" در ارومیه بهره برده ام و در دوران جوانی به تهران کوچ کرده بودم و از سال ۹۳ به اردبیل بازگشتم و در کنار زندگی و شغل آزاد همچنان کاریکاتور میکشم.